انعکاس آیینه شماره 401
جلسه شورای فرهنگ عمومی یزد
و نقد و نظری پیرامون آن
بیتردید قابل تحسین و تقدیر است و گاه عدهای را هم به وجد میآورد که در شهر دارالعباده زندگی میکنند، 21 سال دانشآموزان استان در کنکور صدرنشین میباشند، یزدیها خوشنام هستند، یزد الگوی خوب فرهنگی برای دیگر شهرها و استانها است نکات مثبت فرهنگی استان باید مورد عنایت و توجه قرار بگیرد تا با ناهنجاریها مبارزه نمود و...
اما اگر وضع تاسف بار ترافیک شهر را ملاحظه نمایند، گاه شاهد دعواها و نزاعهای خیابانی باشند، در ساختمانهای عریض و طویل دادگستریهای استان رفت و آمد کنند، ازدحام افراد مراجعه کننده در طبقات و راهروها را ببینند، از پروندههای موجود آگاه شوند، به تعداد زندانیان در استان پی ببرند، از چکهای برگشتی موجود و جعل در اسناد و معاملات صوری و تخلفات و جرائمی که در این دیار رقم میخورد اطلاع پیدا کنند، آمار معتادان یا خانوادههایی که به علل گوناگون شیرازه زندگیشان از هم پاشیده شده است را بدانند، سری به محلات فقیرنشین و آموزشگاههای آن بزنند، از تعداد دختران و پسرانی که به علت فقر و بدبختی نتوانستند سرپناهی برای خود تهیه کنند و با مختصر جهیزیه و یا وسیله زندگی خانوادهای تشکیل بدهند، از آمار زنان بیسرپرست و فرزندان بدسرپرست و یا افرادی که تحت حمایت کمیته امداد امام خمینی(ره) و سازمان بهزیستی هستند مطلع شوند، اما در برابر ماشینهای چند صد میلیون تومانی که در خیابانها رفت و آمد میکنند، مجالس عروسیهای پرطمطراق که حتی از سوی عدهای از حاجی بازاریها و متشخصان و افراد صاحب عنوان شهر برگزار میگردد، ویلاها و ساختمانهای چند میلیارد تومانی و اختلافات طبقاتی و تبعیضهای موجود را مشاهده نمایند، زنان و مردانی را بشناسند که برای گردش و تفریح و یا خرید لباس و وسایل زندگی بار سفر میبندند و به دورترین نقاط میروند تا گرانترین لباس و وسایل زندگی تهیه کنند آنگاه میبینند وضعیت زندگی ساکنان این شهر با فرهنگ عمومی منطبق با احکام اسلامی چه فاصلهای دارد!!
در ایام دهه فجر با حضور حجت الاسلام والمسلمین سیدحسین شاهمرادی دبیر شورای فرهنگ عمومی کشور و تعدادی از ائمه جمعه شهرستانهای استان و مقامات و مسئولان اجرایی و اداری جلساتی در یزد برگزار گردید و مذاکراتی پیرامون مصوبات شورا و یادآوری این که بسیاری از آنها یا اجرا نشده یا ضمانت اجرایی ندارند از سوی شرکت کنندگان در آن همایشها پیشنهادها و نظراتی پیرامون فرهنگ عمومی اظهار شد که بخشی از آن در خبرها و رسانهها درج گردید و بعضی از سخنان و انتقادات در همان چهار دیواریها باقیماند. تنها عدهای مطالب را شنیدند و یا صداها ضبط گردید و چه بسا افرادی از حاضران درباره اعلام صحت و سقم و یا تایید و تکذیب نظرها فرصت بحث و مناظره و گفتگو نیافتند.
نماینده مردم یزد در مجلس خبرگان رهبری در آن جلسه بر رعایت اعتدال در همه امور تاکید کرد و گفت افراط و تفریط آفت زندگی فردی و اجتماعی است. اگر میبینیم که غرب در مواردی نظیر نظم، انضباط و امانتداری و... موفق است ریشه آن از اسلام است زیرا اسلام بر نظم و انضباط و رعایت حقوق دیگران تاکید دارد اما در کشور ما کمتر به آن توجه شده است. ساده زیستی یکی از مسایل مهم در سبک زندگی اسلامی است اما میبینیم که متاسفانه جوانان ما اسیر تجملات شدهاند و این سبک باید اصلاح گردد»1
پرسشی مطرح است که جوانان از چه کسانی الگو میگیرند و چرا اسیر تجملات شدهاند؟ به یقین باید علمای دستاندرکار و مسئولان امور در کشور به اشرافیگری و تجمل گرایی روی نیاورند و در زندگی روزانه اسراف و تبذیر ننمایند. اتومبیلهای چند صدمیلیون و میلیارد تومانی سوار نشوند. خود را اسیر کارخانه و شرکت و واردات و صادرات نکنند. در ویلاها و خانههای آنچنانی ساکن نشوند. وقتی یکی از کارگزاران حضرت علی خانه باشکوهی ساخت حضرت به او فرمود: سکههای طلا و نقره سر برآورده خود را آشکار ساختند همانا ساختمان مجلل بینیازی و ثروتمندی تو را میرساند»2
با هواپیمای اختصاصی به مسافرت نروند، از بیتالمال برای برگزاری همایشها و جلسات بینتیجه و یا کم اثر هزینه ننمایند. دستگاهها و سازمانهای نظارتی با دقت و تیزبینی وظایف خود را انجام دهند و از همه مهمتر روحانیت به این نکته توجه نماید که:
بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران اهل علم را به سادهزیستی و زیطلبگی توصیه مینمایند و روز 4/3/62 خطاب به اعضای شورای مرکزی ائمه جمعه میفرمایند: «درست مانند علمای گذشته ساده زندگی کنید. در گذشته چه طلبه و چه عالم بزرگ شهر زندگیشان از سطح معمولی مردم پایینتر بود و یا مثل آنها بود. امروز سعی کنید زندگیتان از زی آخوندی تغییر نکند. اگر روزی از نظر زندگی از مردم عادی بالاتر رفتید بدانید که دیر یا زود مطرود میشوید؛ برای اینکه مردم میگویند ببینید آن وقت نداشتند که مثل مردم زندگی میکردند، امروز که دارند و دستشان میرسد از مردم فاصله گرفتند. باید وضع مثل سابق باشد، باید طوری زندگی کنیم که نگویند طاغوتی هستیم.»3
و در روز 16/2/64 با اشاره به لزوم ساده زیست بودن روحانیون میگویند:
« یکی از امور مهم هم این است که روحانیون باید ساده زندگی کنند. آن چیزی که روحانیت را پیش برده تا حالا و حفظ کرده است، این است که ساده زندگی کردند. آنهایی که منشأ آثار بزرگ بودند، در زندگی ساده زندگی کردند. آنهایی که در بین مردم موجّه بودند که حرف آنها را میشنیدند، آنها ساده زندگی کردند... همین دیدن اینها برای انسان یک درسی بود، وضع زندگی آنها برای انسان، یک وضعی بود، درس بود برای انسان، عبرت بود. هرچه بروید سراغ اینکه یک قدم بردارید برای اینکه خانه تان بهتر باشد، از معنویت تان بههمین مقدار، از ارزش تان به همین مقدار کاسته میشود. ارزش انسان به خانه نیست، به باغ نیست، به اتومبیل نیست. اگر ارزش انسان به اینها بود، انبیا باید همین کار را بکنند. انبیا سیره شان را دیدید چه جور بوده. ارزش انسان به این نیست که انسان یک هیاهو داشته باشد، یک اتومبیل کذا داشته باشد، یک رفت و آمد زیاد داشته باشد. ارزش روحانیت به این نیست که یک بساطی داشته باشد و یک دفتری و یک دستکی داشته باشد. »4
استاندار یزد در آن جلسه گفت: باید دروغ، ریا، حیله و بدگویی در کشور برچیده شود و جای خود را به همکاری و تعاون بدهد. استاندار یزد اظهار داشت: «خانواده... از اهمیت بالایی برخوردار است؛ چرا که برنامهریزیهای مناسب باید در همین نهاد خانواده تدوین شود. اگر ما اصول اخلاقی که در دینمان وجود دارد را رعایت کنیم دیگر مشکل فرهنگی نخواهیم داشت. میرمحمدی با اشاره به اینکه فرهنگ یک مقوله همهگیر است گفت: باید بتوانیم با بهرهگیری از اندیشمندان و فرهیختگان استان به کمک رفع مشکلات فرهنگی خود بپردازیم... باید معلمان و والدین در تربیت دانشآموزان و فرزندان خود تعادل را رعایت نمایند.»5
امام جمعه بخش مرکزی یزد با بیان اینکه مشکلات فرهنگی در استان یزد بسیار است و باید کار از جایی شروع شود، اظهار داشت:« به نظر من کار باید ابتدا از ادارات و دستگاهها و وزارتخانهها آغاز شود. تعارض بین مسئولان باید از بین برود و صداقت و دینباوری باید در بین کارکنان ادارات ترویج و نهادینه شود زیرا تا زمانی که در بسیاری از دستگاهها اساس برخورد با مردم بر بی اعتمادی است و برخی منکرات، نادیده گرفته میشود، نمیتوان توقع ترویج فرهنگ اسلامی را در جامعه داشت. وی تصریح کرد: به نظر من کار ابتدا باید از ادارات و مسئولان آغاز شود و سپس به جامعه تسری پیدا کند زیرا دستگاه اجرایی نماینده نظام اسلامی است و در نظام اسلامی بسیاری از برخوردها و روشها پسندیده نیست.»6
اگر اظهارنظر فوق کاملاً درست باشد بنابر این در چند دهه اخیر با در دست داشتن تمام شبکههای صدا و سیما، صرف هزینههای هنگفت در سازمانهای متعدد تبلیغاتی و فرهنگی و دستگاههای فراوانی که در امر فرهنگ سازی و پرورش جامعه فعالیت داشتهاند آیا باز هم برای فرهنگسازی و پیشبرد امور اجتماعی و آگاه نمودن مردم به یک زندگی همگام با ضوابط اسلامی از ابتدا باید شروع کرد؟ چون تعارض بین مسئولان حل نشده و دین باوری و صداقت و راستی در بین کارمندان که به نظر میرسد دیواری از آنها کوتاهتر نیست نهادینه نشده است مسئول چه کسانی هستند و برگزاری جلسات تبلیغی، سخنرانیها، گردهم آییها، نشستها، سمینارها، تخصیص بودجههای فراوان تاکنون چه نتایجی در برداشته است که امروز گفته میشود در بسیاری از دستگاهها اساس برخورد با مردم بر بیاعتمادی است؟
نگارنده این سطور بیش از 50 سال است با معلم و دانشآموز سروکار دارد، درباره تهاجم فرهنگی و برنامههای اسلامستیزی استکبار و مخالفت غرب و شرق با این نظام هم در حد توان و با بضاعت اندک مطالبی را منتشر کرده است. اما به دانشآموزان و دانشجویان و جامعه چگونه پاسخ دهیم که چرا اختلاف سلیقه و نظر افراد و شهروندان که ممدوح و پسندیده است و میتواند باعث رشد و شکوفایی در جامعه بشود اغلب سبب، کینه توزی، تهمت زدن، از میدان بدرکردن برادران دینی، سوء ظن نابجا آن هم نه تنها در میان مردم یک شهر و دیار و قوم و طایفه بلکه در یک خانه بین پدر و فرزند و مادر و خواهر رواج دارد؟ چه کسانی به افراط و تفریطهای پدیده آمده دامن میزنند؟ نکتهای که از سوی یکی از حاضران در آن جلسه مطرح گردید و باید مورد عنایت و توجه بیشتر مسئولان امر قرار گیرد مبارزه با فقر و تنگدستی و حفظ کرامت و شخصیت مردم و از همه مهمتر اصلاح هر چه بیشتر عملکرد عالمان و حاکمان است.
«و این وظیفهی بزرگ و ریشهای، یعنی عدالت طلبی اسلامی، بر عهدهی هر مسلمانی گذاشته شده و تکلیف همگان است، و هیچکس نباید دربارهی آن سستی کند، لیکن در اسلام دو دستهاند که نسبت به قضایای انسانی، و مصالح و مفاسد اجتماعی، و عدالت معاشی، و بسامانی یا نابسامانی اوضاع خلق خدا، مسئولیتی بیشتر و عمیقتر و سنگینتر دارند، بلکه صلاح و فساد جامعهی دینی، و سامان داشتنها و بیسامانیهای اوضاع مردم، همه و همه، به چگونگی احوال و اعمال، و عملکرد و موضعگیری آنان مربوط دانسته شده است. این دو دسته، عالمان دینیاند و مسئولان حکومتی. پیامبر اکرم(ص) فرمود: دو دسته از مسلمانان هر گاه درست شوند، مسلمانان همه درست میشوند؛ و هرگاه فاسد شوند، مسلمانان همه فاسد میشوند. گفتند: ای پیامبر خدا! این دو دسته کیانند؟ فرمود: عالمان و حاکمان.»7
مولای متقیان حضرتعلی (ع) پیشوای بزرگ موحدان هنگامی که از موفقیت حکومت دینی یاد میکند میفرماید:
«همه کسانی که در شهر کوفه زندگی میکنند زندگیشان به خوبی تامین است پائینترین افراد نان گندم میخورند و خانه و سرپناه دارند و از بهترین آب آشامیدنی استفاده مینمایند»8
شایسته میداند در پایان این مقال توجه همگان را بدین نکته معطوف دارد که شیوه انبیاء و اولیاء و ائمه بزرگوار و در دوران معاصر بنیانگذار جمهوری اسلامی حضرت امام خمینی(ره) و بعضی از علما و مسئولان گرانقدر نظام بر محور و مدار سادهزیستی در خوراک و پوشاک و مسکن و وسیله نقلیه و ابراز انزجار از مصرفزدگی و تجملگرایی و اسراف و تبذیر بود و مشی و منشی چون عامه مردم.
از خداوند بزرگ میطلبیم که همه ما را در جهت حل مشکلات و معضلات و نابسامانیهای فرهنگی با تمسک به سیره حضرات معصومین(ع) و پیروی از آن بزرگواران توفیق عنایت کند.
مدیر مسئول
پی نوشت ها:
1- خبرگزاری مهر، 13/11/93
2- «نهجالبلاغه»، ترجمه محمد دشتی(ره)، حکمت 355، صفحه 511
3- صحیفه امام خمینی(ره)، جلد 17، صفحه 452 و 453
4- «همان»، جلد 19، صفحه 251 و 252
5- سایت شورای فرهنگی عمومی کشور، 13/11/93
6- خبرگزاری مهر، 13/11/93
7- «الحیاه»، علامه محمد رضا حکیمی، گزارشی درباره جلد سوم تا ششم، صفحه 95 و 96
8- همان، صفحه 59